دوری از سندروم شروع دور برگشت!

تیم فوتبال مس کرمان در حالی اردو و نقل و انتقالات بین فصل خود را بر اساس برنامه ریزی هایش دنبال می کند که هدفی جز شکستن طلسم صعود به رقابت های لیگ برتر ندارد.

مجتبی حسینی و شاگردانش که هرچه از رقابت های لیگ یک این فصل بیشتر سپری شد، هماهنگ تر و چشم نوازتر بازی کردند تا با نتایج خوب، خود را به بالای جدول برسانند، قطعا در نیم فصل دوم بازی ها با همین هدف راهی مسابقات می شوند و به خوبی می دانند که قصه سرنوشت آن ها دقیقا در همین مقطع لیگ نوشته خواهد شد.

تجربه لیگ یک که در سال های گذشته نیز برای مس به کرات نیز تکرار شده است، این موضوع را بازگو می کند که نیم فصل اول می تواند فقط مقدمه ای باشد برای یک پایان خوب. چه اندازه تیم هایی در فصول قبل لیگ یک در نیم فصل اول در جمع چهار تیم بالای جدول بودند اما در نیم فصل دوم به رده های میانی سقوط کردند و چه بسیار تیم هایی که با یک شتاب گیری به موقع و تداوم بر آن، رتبه میان جدولی نیم فصل اول خود را با هوشیاری، با رتبه های صعود در نیم فصل دوم طاق زدند.

متاسفانه برای کرمانی ها عمدتا خاطرات در سال های قبل از جنس اول بوده است. یعنی آن ها که نیم فصل اول را با امیدواری محض به رتبه های صعود پشت سر گذاشتند، با شروع نیم فصل دوم چنان افتی را بر خود مبتلا می دیدند که خیلی سریع تر از آنچه که فکر کنند، جایگاه بالای جدول خود را از دست می دادند.

این اتفاق تلخ در همین دو سال اخیر به شکلی عجیب برای مس کاملا کپی و پیست شد تا حداقل کرمانی ها امیدوار باشند، برای صعود این فصل خود، تفاوت چشمگیر را در همین هفته های سرنوشت ساز ابتدایی نیم فصل دوم در تیم امسال خود ببینند.

در سال گذشته مس در 5 بازی ابتدایی نیم فصل دوم خود 3 تساوی و 2 شکست را ثبت کرد تا نیم فصل دوم را به بدترین شکل ممکن آغاز کند و در فصل 96-97 نیز مس از 5 بازی آغازین دور برگشت خود 3 شکست، یک تساوی و یک پیروزی کسب کرد تا حداقل در دو سال گذشته، شروع نیم فصل دوم های مس، سیاه ترین نقاط حرکتی این تیم باشد که کل سرنوشت صعود مس را بر باد فنا داد.

این موضوع البته در سال های قبل نیز کمابیش رخ داده بود و همه آن ها در حالی رخ می داد که در پایان نیم فصل اول، مس جایگاه خوبی برای رسیدن به بالای جدول داشت اما با شروع نیم فصل دوم به نوعی دچار سندرم بعد از تعطیلات نیم فصل و شروع بازی های دور برگشت گردید تا به طور کلی جایگاه خود را برای صعود از دست بدهد.

اینکه چرا مس در این مقطع دچار مشکل می شود به علل مختلف برمی گردد که هم زمینه های روانی دارد و هم زمینه های فنی.مس در سال های قبل که عمدتا در نیم فصل اول نتایج مد نظر را کسب کرده بود، با شروع نیم فصل دوم به خصوص برابر تیم های پائین جدول با اعتماد به نفسی کاذب به میدان می رفت که سبب می شد این تیم در کسب نتیجه با مشکلات جدی روبرو شوند.

همچنین اردوهای آماده سازی سال های قبل تیم در تعطیلات نیم فصل، که عمدتا در شهرهای گرمسیر مثل بندرعباس و کیش، آن هم در زمان کوتاه تعطیلات و چند روز مانده به شروع مسابقات در این شهرها برگزار می شد، به گفته خود بازیکنان تیم، بیشتر از آنکه از نظر بدنی آن ها را آماده سازد، سبب می شد که بازیکنان با شروع بازی ها و در هفته های نخست دور برگشت، به خصوص در شهرهای سرد و مرتفع، به دلیل دما و تنفس دچار مشکل بدنی شوند و نتیجه عکس برای آن ها داشته باشد.

همچنین عدم جذب بازیکنان به شکلی منطقی لطمه دیگری بود که به مس در این مقطع وارد می شد که هم هماهنگی تیم را دستخوش تحولات منفی می کرد و هم از نظر حواشی مسائلی سوء در تیم ایجاد می کرد.

بهرشکل آسیب شناسی سندروم تعطیلات نیم فصل برای مس در سال های گذشته قطعا دلایل کارشناسی شده دیگری هم دارد که اهل فن می توانند آن ها را گوشزد کنند و البته هواداران مس به شدت امیدوار هستند که با تجربه سال های قبل، تیم مدیریتی و کادر فنی مس در این مقطع، تیم را از این سندروم دور نگه دارند.

مقطع شروع بازی های نیم فصل دوم، باید نقطه تفاوت مس با سال های قبل خود باشد و تیم مس این فصل که هفته به هفته خود را در جریان بازی های لیگ یک بیشتر اثبات کرد، باید با شروع بازی های دور برگشت نیز همین روند را تا رسیدن به بالاترین نقطه جدول ادامه دهد.

 


این دختران تاریخ ساز

حساس‌ترین بازی لیگ برتر ن در روز جمعه تنها یک مسابقه فوتبال معمولی نبود. حتی شاید بی‌انصافی باشد اگر اهمیت این بازی را به حساب رکوردشکنی‌هایش بگذاریم. آنچه در بازی وچان کردستان و شهرداری بم رخ داد، نمایشی از شخصیت و اعتباری بود که فوتبال ن برای خود به دست آورده است.

خیلی‌ها پیگیر نتیجه بازی شهرداری بم و وچان کردستان بودند تا ببینند زهرا خواجوی، دروازه‌بان 21 ساله وچان کردستان موفق می‌شود در این بازی رکورد کلین‌شیت فوتبال ن و مردان را بشکند یا نه؟

شهرداری بم در چنین فضایی با رقابتی نزدیک موفق شد وچان را شکست دهد و سه بار دروازه‌ای را باز کند که در طول 10 بازی گذشته بسته مانده بود.

با این حال اما اولین گل بمی‌ها دقیقه 53 به ثمر رسید. وقتی حدود 20 دقیقه از رکوردشکنی خواجوی می‌گذشت. وچان با اینکه در نیمه اول یک گل از حریف بمی‌اش جلو افتاد و در ادامه موفق شد بازی را 2-2 مساوی کند اما در نهایت مغلوب شهرداری بمی شد که چهلمین بازی بدون باخت خود را پشت سر می‌گذاشت.

آخرین شکست شهرداری بمی‌ها برمی‌گردد به بهمن 96 که طی مسابقه با سپاهان با یک گل شکست خورد. جالب اینکه در آخرین شکست شهرداری بم، تک‌گل بازی توسط فروغ موری به ثمر رسیده بود. او این بار با پیراهن وچان به بم گل زد اما تیمش به برتری نرسید.

شهرداری بم در حالی بعد از شکستن رکورد بازی‌های نباخته، صدر جدول را در پایان نیم فصل مال خود کرده که فصل گذشته این تیم با ۲۱ برد، یک تساوی و بدون باخت، مقتدرانه روی سکوی نخست ایستاد. همزمان با این قهرمانی، زهرا قنبری مهاجم مهارناپذیر بمی‌ها در تمام بازی‌ها گل زد و با ۵۱ گل زده، جام خانم گلی را بالای سر برد.

رکورد 953 دقیقه کلین‌شیت و 40 بازی بدون باخت حالا در دست فوتبال ن است و این یعنی حتی اگر دوربین‌های تلویزیونی مسابقات ن را پخش نکنند، حتی اگر رسانه‌ها آنطور که باید به اخبار مربوط به فوتبال ن نپردازند اما آنها با شایستگی‌های خود راه‌شان را به سمت تیتر یک اخبار باز می‌کنند. راهی که می‌تواند رفته رفته توجه حامیان مالی را به تیم‌هایی معطوف کند که برای بقای خود نیازمند اسپانسر هستند.

دو رکوردشکنی مهم که در بازی دیروز شهرداری بم مقابل وچان کردستان رخ داد در واقع پیامی است برای سایر تیم‌های لیگ فوتبال ن و انگیزه‌ای که بتواند سایر تیم‌ها را از رخوتی که گرفتارش شده‌اند نجات دهد تا لیگ فوتبال ن پویایی بیشتری پیدا کند.

همه اینها اما در حالی است که در فوتبال ن استعدادهایی کشف می‌شوند که هر کدام از آنها می‌توانند در پست‌های مختلف بدرخشند.

اخبار این روزهای فوتبال ن و رکوردهایی که در دست آنهاست، همان شروعی است که شاید سال‌ها در انتظارش بودند. همان که می‌تواند انگیزه‌ای شود برای جنگیدن و جان گرفتن.


گل گهر نفس کشید

هیچ چیز نمی توانست مثل سه امتیاز برای گل گهر سیرجان نفس به ارمغان بیاورد و این تیم برای رسیدن به اکسیژن محکوم بود که طلسم پیروزی را برای خود بشکند.

هفته به هفته دور شدن از پیروزی یعنی دور شدن راه سیرجانی ها از آرامش و پیروزی تنها بلیط یک طرفه ای بود که می توانست گل گهر را به مقصد آرامش برساند.

آخرین بازی پیش از تعطیلات نیم فصل، آخرین فرصت گل گهر برای سوار شدن به سوی این مقصد بود. گل گهر پای سوار شدن به این قطار را داشت و همت آن را هم در خیلی از روزها نشان داد اما سربه هوایی سبب می شد که در آخرین گام ها برای سوار شدن به این قطار را کج بردارد و در نهایت جا بماند.

اما بازی با ماشین سازی در سیرجان، جان گل گهر را به لب رساند تا فریاد پیروزی را به موقع البته سر دهد. آن ها برای پیروزی تا پای جان تلاش کردند تا با آرامش در انتظار فرار بزرگ خود در نیم فصل دوم باشند.

گل گهر نه با این پیروزی باید خود را خلاص از همه مشکلات بداند و نه باد تمام شدن کارش را به غبغب بی اندازد. برای آن ها کار تازه از همین امروز آغاز شده است و گام های زیادی تا رسیدن به مقصد نهایی باقی مانده است. کاری که شاید در ابتدای فصل به خوبی انجام نشد اما اگر در نیم فصل به درستی طی شود، می تواند جبران همه کاستی های دور رفت را در نیم فصل دوم انجام دهد.

گل گهر باید از همه اشتباهاتی که پیش از شروع بازی ها مرتکب شد، در طول تعطیلات نیم فصل اجتناب کند. این تیم نباید دیگر با برخی حرکات شتاب زده خود را در مظان حاشیه قرار دهد. جای پای دلال هایی که بازیکنان بی کیفیت مثل همان خارجی های دیپورت شده را به این تیم تحمیل کردند قطع کند. انسجام تیمی خود را با رفتارهای ماجراجویانه عوامل خود به چوب حراج نزند. و در نهایت در زمین مسابقه تمام تلاش خود را با سربه هوایی از دست ندهد.

گل گهر از هر نظر از بسیاری از تیم های دیگر این فصل لیگ برتر، شایستگی بیشتری برای ماندگاری دارد و تنها عاملی که می تواند این شایستگی را از سیرجانی ها دریغ کند، نه قدرت حریفان که دست های خود گل گهر است که نباید به صورت خود خواسته در بازی های نیم فصل دوم بسته بماند.

 


پیچ های پرفراز و نشیب پیش پای مس

مس کرمان هرچه قدر بازی های لیگ یک این فصل را با اضطراب و آشفتگی شروع کرد، در پایان نیم فصل اول با نتایج خوبی که به نام خود ثبت کرد، با آرامش به تعطیلات رفت تا با حواسی جمع و منظم خود را آماده رقابت های سرنوشت ساز و سخت نیم فصل دوم کند.

بازی های دور رفت برای مس هفته به هفته جذاب تر دنبال می شد و آمادگی این تیم که بازی به بازی بیشتر و هماهنگی نفرات مس بیشتر می شد، یکی از بهترین اتفاقات ممکن در طول این بازی ها برای هواداران مس کرمان بود که آن ها به تداوم این اتفاق در نیم فصل دوم بازی ها نیز هستند تا تیم آن ها در دور برگشت روند صعودی پلکانی خود را تا رسیدن به صدر ادامه دهد.

مسی ها حالا با امید و شور بیشتری ترتیب بازی های نیم فصل دوم را مرور می کنند. آن ها مسیر رقابت های تیم خود را در جاده دور برگشت بازی ها با تمامی پیچ و خم خود مرور می کنند جایی که همانند دور رفت مس کرمان می تواند در سه مقطع بازی های خود را ترسیم کند.

مس در دور برگشت نیز بازی های خود در شیبی ملایم آغاز می کند. شیبی که نقطه مشکل مس در دور رفت بود و اگر این تیم امروز در صدر جدول حضور ندارد، تنها به این علت برمی گردد که در دور رفت، از این مقطع فصل خود نتوانست امتیاز جمع کند.

مس تا هفته هشتم بازی ها با تیم های میانی و رو به پائین جدول بازی می کند. بازی با تیم هایی مثل قشقایی، رایکا، آرمان گهر، سرخپوشان، داماش، ملوان و خوشه طلایی. از این جمع سه بازی در خانه و چهار مسابقه در زمین حریفان است.

این قسمت فاز اول حرکتی مس در دور برگشت محسوب می شود که مس بدور از هرگونه ساده انگاری باید امتیازهای لازم را از این مقطع برای تثبیت خود در بالای جدول به حسابش بریزد و جایگاه خود را در بالای جدول مطمئن سازد.

اما فاز سرنوشت ساز و حیاتی مس از هفته هشتم مسابقات تا دوازدهم می باشد که مس به مصاف بالانشینان و رقیبان مستقیم خود در راه صعود می رود. مس در این 5 هفته به مصاف تیم های گل ریحان، سپاسی، مس رفسنجان، بادران و نود ارومیه می رود که از این 5 بازی سه بازی در خانه و دو بازی بیرون از خانه می باشد.

گرفتن حداکثر امتیازها از این 5 هفته و اجازه فراری ندادن به رقیبان مستقیم در این 5 هفته بسیار مهم و طلایی، یعنی ساخته شدن کلید مس برای زدن به درب صعود.

مس در دور رفت بازی ها، از این مقطع بازی خود نهایت حرفه ای گری را برای کسب امتیاز به خرج داد و خیلی خوب در دور رفت موفق شد از این پیچ دشوار سربلند خارج شود، اتفاقی که در دور برگشت تکرار آن کاملا برای موفقیت این تیم الزامی است.

پس از فاز بسیار مهم دوم بازی های مس، این تیم مجددا با شیبی ملایم تر از بازی های خود در دور برگشت مواجه می شود که از هفته سیزدهم تا هفته هفدهم و پایانی مسابقات است.

مس که تا این هفته ها باید جایگاه خود را در بالای جدول پیدا کرده باشد، همانند دور رفت مسابقات، در این 5 هفته، اوج اقتدار و امتیاز گیری خود را برای یکسره کردن کار صعود انجام دهد.

مس در این هفته ها به ترتیب با تیم های استقلال خوزستان، سپیدرود رشت، نیرویزمینی، آلومینیوم اراک و شهرداری تبریز بازی خواهد کرد که از این 5 بازی دو بازی آن در کرمان و سه بازی در خانه حریفان برگزار می شود.

اگر هماند دور رفت، مس در دور برگشت نیز موفق شود در این فاز نیز حدامثر امتیاز را به حساب خود بریزد و فرار طلایی خود را به بالای جدول انجام دهد، آن زمان است که در اردیبهشت ماه سوت صعود مس کشیده خواهد شد و جشن عروسی به کوچه کرمانی ها خواهد آمد.

 


صدای فس توپ بلند می شود

خبرهای فوتبال ایران را پیگیری می کنید؟!! جز سیاهی و نکبت رنگی بر پیکره این فوتبال می بینید.؟! هرچه قدر هم می خواهیم سفید به ماجرا نگاه کنیم اما آنقدر ماجرای شوم در آن می بینیم که ناخودآگاه چشممان سیاهی می رود و این یعنی فوتبال ما از اساس در معرض تهدید است!

از باخت های تیم ملی بگوئیم که ما را در مقدماتی ترین مرحله ممکن در ترس حذف از جام جهانی قرار داده است؟! از ماجراهای سیاه نیمکت تیم های فوتبال مان بگوئیم که یک روز برانکو، یک روز استارماچونی و روز دیگر ویلتموس را فراری می دهد؟! از اتفاقات داخل زمین بگوئیم که لذت نتایج فوتبال را از داخل آن برای همه ما گرفته است و باید ببینیم در کجا چه تصمیمی برای نتیجه آن گرفته اند؟! اما نه دست نگه دارید. نکبت واقعی جای دیگری است جایی که تیم های فوتبال ایران به نان شب خود محتاج شده اند و یکی پس از دیگری برای انحلال و بازی نکردن رقابت می دهند!

اگر در جایی از دنیا ادعای فوتبال حرفه ای بکنید و بعد بگوئید در عرض یک هفته دو تیم رقیب ما به دلیل مشکل مالی برابر تیم های ما حاضر نشدند که یکی از آن ها در خانه خودش بوده است به شما پناهندگی نمی دهند بلکه می گویند برگرد و خیلی محکم در آن فوتبال حرفه ای را گل بگیر!!

حال ما هستیم و فوتبال به خاک سیاه نشسته که نمی دانیم این خاک را بر سر خودمان بریزیم و یا آن را گل کنیم و در فوتبالمان را با آن بگیریم!

ه همین ماجراهای اخیر رقیبان تیم های مس نگاه کنید.! هرچند هواداران مس از اینکه بدون دردسر سه امتیاز به حسابشان می ریزند شادی شان کاملا به جاست اما اشک آن ها از حال روز آنچه که ما به آن فوتبال می گوئیم در می آید وقتی دو تیم در عرض یک هفته به دلیل مشکلات مالی حتی نمی توانند در زمین خود از دیگری پذیرایی کنند!

فوتبال ما به عمق فاجعه خود وارد شده است. تا دیروز شادی آنقدر پول بود که با حدقل ضربان شمردن آن ها صورت فوتبال مان را سرخ کنیم اما حالا عمق فاجعه به ما می گوید که همین ضربان صدا هم وجود ندارد تا روز به روز فوتبال ما به موت نزدیک شود.

نه فقط در لیگ یک و دو با مردن تیم های شهرداری تبریز و کارون اروند که همین امروز پارس جم سرمربی خود را به دلیل مالی مستعفی می بیند، صنعت نفت پول اعزام تیمش را ندارد، نفت مسجد سلیمان رسما اعلام می کند نمی تواند در مسابقات شرکت کند و الی آخر.

فوتبال ما ورشکسته به تقصیر مدیران ارشد و فدراسیون خود است که فکر می کردند پول دولت تا ابد راه انداز مشکلات اقتصادی فوتبال ماست که کوچکترین زمینه درآمدزایی را از آن فراهم نکردند و حالا که پول دولت نیست باید هم منتظر فس شدن تمام توپ فوتبال ایران باشیم به ترتیب!  

 


بحران بزرگ آمد

فوتبال ما همیشه آئینه ای تمام نما از بطن جامعه ما بوده است.آنجا که چهره ت، اقتصاد و حتی فرهنگ ما زنگار پنهان کاری به چهره می گیرد، در همه این سال ها فوتبال بوده است که با چهره خود، سایه تمام رخی از چهره تمام این عناصر ارائه کرده است.

بعد از همه ماجراهای ماه های اخیر که بازهم زنگار پنهان کاری بیش از همیشه بر جامعه ما نقش بست که قطع شدن اینترنت سراسری فقط بخشی از تلاش برای نشاندن این زنگار بود، منتظر بودیم که سقوط مدیریت فوتبال را قبل از هرجایی به عنوان پیش قروال همه بخش ها ببینیم.

مدیریت فوتبال ما در همه این سال ها شناور بر پول عظیم نفت به صورت کج دار و مریز راه خود را بهرشکل پیدا می کرد. هزینه های هنگفت که البته تناسبی با نتایج آن نداشت و فقط می بایست در بازه های زمانی کوتاه مدت نتایجی را به عنوان موفقیت نسبی به جامعه تحویل دهد.

با بسته شدن شیر پروپیمان نفتی، طبیعی بود که مدیریت فوتبال نتواند این کجدار خود را به سلامت نریزاند و ریزش در فوتبال ما خیلی سریع تر از آنچه که فکرش را بکنیم به سراغ نیروهای اصلی و مستشارانی آمد که می بایست همان موفقیت های نسبی را نصیب فوتبال ما کنند.و این اتفاقی است که احتمالا در همه بخش ها ولی بی سروصدایی مثل فوتبال به وقوع پیوسته است.

فرار وش و برانکو با شکایت های عریض و طویل مالی که سبب شد پایان حضور آن ها نه به موقع باشد و نه با حض یک خداحافظی ناب و حالا سقوط های دومینو وار بزرگ در فوتبال ایران ادامه دارد. رفتن ویلتموس و فرار استراماچونی فقط صدای زنگ های اولیه برای خطر بزرگ فوتبال ایران است.صدای خطر وقتی بلندتر شنیده می شود که این فاجعه های امروزی فقط خاطراتی خوش در برابر آن ها محسوب شود!

فوتبال بی مدیریت ایران غرق در پول های نفتی، راه درست خرج کردن را هیچگاه نیاموخته است، پرورش نیرو نکرده است، تفکر مدیریتی را در بدنه خود جا نیانداخته است و نمی داند در روزهای بحرانی چگونه نقشه فرار بچیند. مشخص بود فراتر از بحران نتایج فوتبال در ایران، بحرانی بزرگتر وجود دارد و آن بحران مالی برای فوتبال است که اگر بیاید فقط همانند بحران نتایج پاچه فوتبال ایران را نمی گیرد بلکه تمام فوتبال ایران را می بلعد!!

اتفاقات روزهای اخیر نشان می دهد سروکله بحران مالی واقعا بر سر فوتبال ملی ما پیدا شده است و دیگر صندوق خزانه مملکت این کشش را ندارد که با پول های کلان، ضمن پروخالی شدن حساب اشخاص در فدراسیون، جایی برای پوشش دادن ضعف های مدیریتی هم با صفرهای خود باشد. حالا با آمدن بحران بزرگ، فوتبال ایران واقعا در آستانه بلعیده شدن قرار دارد و فقط پاچه آن در معرض تهدید نیست!

شاید بهتر باشد که حالا زنگار نیز بر چهره فوتبال هم بنشیند تا دیگر آئینه تمام رخ نباشد.برنامه نود تعطیل گردد.رومه ها به خاطر نرخ کاغذ جای کافی برای شرح همه مسائل را نداشته باشند. اینترنت هم هر زمان دهان کجی کرد قفل بر سر دهانش بخورد.زنگار بنشیند بر همه زنگارهای دیگر تا از فوتبال بلعیده شده ما هم فقط پایی بیرون مانده از دهان باقی بماند که فقط خرد شدن و جان دادنش در این دهان تنها سرگرمی ما باشد.

 


طرح نجات گل گهر با تفکرات سالم

وقتی که بلیط شما برای اولین بار جهت پرواز از لیگ یک به لیگ برتر اوکی می شود، درست همان شخصی هستید که پس از سال ها باید از خانه قدیمی خودش دل بکند و به کشور جدیدی پا بگذارد که اگر سال ها هم زبان این کشور را تمرین کرده باشد و در مورد فرهنگ زندگی در آن تحقیق، اما تا زمانی که پا در آن نگذارد و شلاق زندگی جدید بر تنش نخورد، بازهم نمی تواند با شرایط زندگی جدید خود را به روز کند.

گل گهر این روزها شلاق می خورد. شلاق سبک جدیدی از زندگی خود که خیلی دوست دارد در همین هوا نفس بگیرد و حالا که زجرهایش را تحمل می کند، به خوشی های آن هم برسد. طبیعی بود که گل گهر در گام های ابتدایی کج قدم بردارد، زمین بخورد، اشتباه کند. همه این ها طبیعت یک شروع جدید است اما آنچه که نباید برای سیرجانی ها طبیعی شود، عادت به شکست و از دست دادن فرصت هاست.

صعود گل گهر به لیگ برتر حاصل خون دل خوردن ده، پانزده ساله شهر سیرجان است. حاصل دست رنج کارگران شریف و پول بیت المال است و از همین رو حق همه سیرجانی ها و حتی مردم استان کرمان است که نگران قدم های این طفل نوخواسته در لیگ برتر باشند و اگر دادی هم بر سرش می زنند قطعا ناشی از حفظ حیات این گوهر گران بهاست.

اما قطعا قدم های گل گهر روان تر و بهتر خواهد شد وقتی که در کنار این فریادهای از سر نگرانی، دستی هم در دست گل گهر باشد که از زمین خوردن آن جلوگیری کند نه اینکه فقط موج فریاد باشد که چشم های آن را سیاهی دهد و گیجی هایش را بیشتر و در نهایت او را برای تداوم بر اشتباه بر سر موضع نگه دارد!

گل گهر این روزها زمین خورده لیگ برتر است. جایگاه در کف این زمین و لباس های شیکش که پر از خاک شدن از سوی حریفانش شده است نشان می دهد حال و روزش خوب نیست و این بهرحال به اشتباهات همان گام های ابتدایی اول برمی گردد.

بهرحال اگر گل گهر در جذب بازیکن های خارجی خود دقت بیشتری داشت، اگر در ارتباط با مخاطبانش نقشه بهتری می چید، اگر هوای لیگ یک را زودتر از این ها از سر کادر فنی و عوامل پیرامونی آن می انداخت، اگر هیجان حضور در لیگ برتر را تبدیل به برخی حرکت های شتاب زده در جریان حضور در این بازی ها نمی کرد، بهرشکل می توانست امروز در برخی از بازی هایش با رخت سه امتیاز، بسیاری از معایب را پوشش دهد.

اما بهرشکل حالا که به پایان نیم فصل اول نزدیک می شویم، دیگر موعد استفاده از همه تجربه هایی است که باید گل گهر یک ساله را در لیگ برتر را ورای همه هیجاناتی که در خوابش کرد، هزار ساله از نظر تجربه بیدار کرده باشد و در نیم فصل دوم بدور از هیچ شتاب زدگی منفی، با منطق این اشتباهات را پوشش دهد.

گل گهر حالا که دست به قلع و قمع لیست خود زده است دیگر نباید بر اساس هیجان، فشار، توصیه های توخالی و مسیرهای انحرافی بازیکن بگیرد. این تیم در اولین و مهمترین جبهه خود باید بازیکنانی را به لیست جدیدش اضافه کند که گره گشا باشند نه قوز بالای قوز بر کمر گل گهر.

سیرجانی ها در این زمینه می توانند از تجربه مس کرمان در سال 92 که منجر به سقوط شد نهایت استفاده را بکنند که در آن زمان لج بازی های سرمربی تیم و البته فشار منفی بیش از حد بر گرده باشگاه که فقط بازیکنان اسمی و بزرگ را می خواستند سبب شد که باشگاه به جای منطق در جذب بازیکن، بر اساس احساسات، طوماری از بازیکنان اسمی را به کرمان بیاورد که نه فقط هیچ مشکلی را حل نکردند که خودشان ارزش افزوده ای بر مشکلات داشتند و این تیر خلاصی بود که در آن سال به سر مس شلیک کرد.

حالا گل گهر برای پر کردن دوباره لیستش فرصت اشتباه ندارد. نه باید تحت فشار توقعات سکوها بازیکن بگیرد و نه جو سازی دلال هایی که بازهم برای گل گهر نقشه کشیده اند. آن ها که در ابتدای فصل با بازیکنان خارجی و داخلی به اندازه به گل گهر لطمه زدند دیگر نباید یک بار دیگر موفق به نفوذ در لیست گل گهر شوند و این هنر مدیریت، کادر فنی و البته هواداران سیرجانی است که تحت تاثیر جو سازی های رسانه ای آن ها قرار نگیرند و حرکت انتقالاتی را از توازن خود خارج نکنند.

مدیریت و کادر فنی گل گهر حالا بیشترین سهم را در نجات این تیم بازی می کنند و توپ به نوعی در زمین آن هاست. نه مدیریت و نه کادر فنی دغدغه کمرشکن و بزرگی به اسم مالی ندارند و این برای همگان در سیرجان ثابت شده است و تنها می ماند یک دقت بزرگ در چیدمان نفشه نجات و استفاده از تجربه برای نیم فصل دوم.

فراموش نکنیم که با وجود تیم های سراسر مشکل دار لیگ برتر، افتادن گل گهر به نوعی هنر می خواهد و این تیم در کنار امکانات خوب مالی و سخت افزاری خود، حالا تجربه بزرگ نیم فصل اول را هم چاشنی کار خود دارد و از همه مهمتر اینکه مجموعه گل گهر سیرجان دیگر فرصتی برای تکرار اشتباه ندارد.

فاز نجات گل گهر باید با کمک همه طرح ریزی شود. با همه کسانی که دلشان واقعا بقای گل گهر را می خواهد نه سود آوری های شخصی. گل گهر که از این پیچ به سلامت رد شود، تا سال ها با تجربه ای که از لحظه به لحظه این روزها کسب می کند و آن را به کار می بندد، تا سال ها بیمه می شود.

 


سرنوشت هنوز هم به دست شماست نقطه پایان همان چیزی است که تعریف شما برای دیگران انجام می دهد.مهم نیست سطرهای بالا چه بوده و چه در مذمت شما نوشته شده و یا چه تحسین هایی از شما نگاشته شده است. آنچه که در اذهان باقی می ماند و ملاک قضاوت تاریخ می شود همان جمله پایانی قبل از نقطه پایان است. حالا روز یکشنبه نقطه پایان این مس فرا می رسد. خیلی ها دوست داشتند که جای این مس باشند و هنوز فرصتی برای نوشتن بهترین جملات قبل از این نقطه را داشته باشند.
می توانید این درد را خاطره خوب کنید بالاترین درد یک ورزشکار، حتی فراتر از شدیدترین مصدومیت های پزشکی، درد از دست دادن موفقیت او درست دم خط پایان است.مصیبتی که دردش را به اصلی ترین نقطه بدن یعنی قلب تو می زند و با شکستن آن تمام تنت را زخم می زند وقتی تمام زحمات یک ساله ات را بر باد رفته ببینی. زمین خوردن دونده نفر اول، لب خط پایان. ضربه فنی شدن ثانیه آخری کشتی گیری که با چند امتیاز اختلاف پیش است.
این قدم آخر محکم تر و با دقت تر از هر زمان در فیلم اورست ساخته بالتاسار کورماکور دیالوگ بسیار معروف و قابل توجهی وجود دارد. زمانی که آخرین گروه از کوهنوردان عازم قله اورست در فاصله چند صد متری با قله دچار طوفان وحشتناکی شده بودند، یکی از کوهنوردان با جمله خود انگیزه همه را برای تمام کردن کار زنده نگه داشت. قهرمان فیلم در این شرایط می گوید: فردا که اورست را فتح کنید شما دیگر آدم دیروز نیستید و از این لحظه به بعد همه شما را به عنوان فاتح اورست می
یک تصمیم اشتباه برای این بازی یک عمر حرف و حدیث دارد پس از مشخص شدن تکلیف یکی از سهمیه های صعود این فصل لیگ یک به لیگ برتر که به نام مس رفسنجان رقم خورد، جدول بازی های لیگ یک به گونه ای شکل گرفته است که در فاصله یک هفته مانده به پایان این رقابت ها، بازی مس کرمان و آلومینیوم اراک، یک فینال تمام عیار برای مشخص شدن دومین سهمیه صعود به لیگ برتر لقب بگیرد. دو تیم در شرایطی به مصاف هم می روند که پس از تعطیلات کرونایی، تیم آلومینیوم برای دو هفته رده دوم جدول را
به سنه سه گانه کنون برای فوتبال استان معجزه فوتبال همین است.وقتی سال ها روی عذاب خودش را به تو نشان می دهد و تو را ذله می کند از همه نامهربانی هایش اما وقتی قرار باشد یک بار با روی خوش به تو لبخند بزند، آنقدر انرژی به تو می دهد که تا سال ها بازهم عاشقانه او را نگاه کنی. فوتبال کرمان که سال ها مرارت کشید و باخت اما حالا بعد از آن همه سرمه کشیدن های سیاه، می خواهد رخش را چنان سرخاب سفیداب بکشد که برای تمام ایران دلبری کند.
اجتناب از یک ذره غفلت برای پشیمانی به کل فصل تیم فوتبال نیروی زمینی با شکل و شمایل خاصی که دارد برابر تیم هایی نظیر مس کرمان با تمام توان بازی خواهد کرد تا به نوعی دلبری خود را انجام دهد. مجموعه بازیکنان این تیم نفرات سربازی هستند که برای فصل آینده با گرفتن کارت پایان خدمت خود می توانند تیم انتخاب کنند و از همین روست که بازیکنان این تیم ها برای اینکه خود را به تور تیم های بزرگ بی اندازند، برابر حریفان نامدار خود از جمله مس کرمان با بیش از آنچه که در توان
مس باید بر هرچه که می بیند و نمی بیند غلبه کند طبیعی است که این سه هفته آخر لیگ یک برای تیم هایی که می خواهند به سمت بهشت لیگ برتر، خود را بکنند و نام شان را در تاریخ باشگاه و دل هوادارانشان جاودانه کنند، آنقدر استرس و فشار مضاعف داشته باشد که توانی فراتر از اجرای مباحث صرفا فنی در زمین مسابقه داشته باشند. مس کرمان نیز که اگر همین دو گام پیش رو را به سلامت بردارد می تواند از دروازه بهشت عبور کند، کاملا به همین شرایط مبتلاست و با توجه به امتیاز این تیم در
زدن پل از روی سپیدرود به بهشت این بازی ها.این روزهای سرنوشت ساز.این ساعاتی که هر لحظه اش می گذرد. حیات و ممات تمام فصل را برای مس در دل خود دارد.درست مثل قدم های آخر روی پل صراط که به سمت بهشت می رود و البته شیطان رجیمی که همچنان دوست دارد ما را به بازیگوشی دعوت کند برای لعزیدن این قدم های آخر و نرسیدن به بهشت. شیطان دائما در گوش مسی ما نجوا می کند که کار دیگر تمام است. چرا برای این قدم های آخر این همه انرژی می گذاری.؟! چرا لذت قدم برداشتن با
مس در دفاع آهن است ضرب المثل معروفی در دنیای فوتبال وجود دارد با این مضمون که تیم های برنده خوب گل می زنند و تیم های قهرمان خوب گل نمی خورند.و این ضرب المثل مصداق موفقیت تیم هایی است که در جریان مسابقات فرسایشی مثل لیگ، به خوبی آن را اجرا می کنند. این روزها هواداران مس کرمان به بهترین شکل ممکن این ضرب المثل را برای تیم خود با پوست و گوشت خود درک می کنند. تیم آن ها در 9 بازی فقط یک گل خورده داشته است و این یکی از بهترین آمارهای تمام اداور خط دفاعی تیم
مس قبل از بازی غول را زمین می زند امشب ساعت کرمان به ساعت ورزشگاه تختی اهواز کوک می شود جایی که ضربان قلب همه کرمانی ها و هواداران مس به دقیقه های بازی سفیران نارنجی پوش آن ها برابر استقلال خوزستان بسته می شود. قدم های آخر همیشه مهمترین قدم ها بوده است.مثل بند بازی که سخت ترین گام هایش را با موفقیت در اوج ارتفاع مشکلات به سلامت برداشته است و حالا لذت تشویق همه مخاطبانش را باید در سلامت و دقت این گام های آخر ببیند.درست مثل قدم هایی که سربازان نارنجی پوش
میناوند از جنس سفید در قلب ما مرگ می آید. با چهره سیاه خود.با کوله بار غم بی نهایتش.با قدم شومی که یک جدایی بی نهایت در پی دارد. آری مرگ می آید درست همانجا که هیچکس آماده استقبال از او نیست تا صورتی را به خاک بکشد که در دیده ما تا همیشه زمینی بوده است. مرگ می آید تا زنده کند نبودن ها را. یادآور شود کوتاهی باهم بودن ها را.و بگوید چقدر عادلانه جان می ستاند از همه گان وقتی زنگ ساعتش درست مثل یک ناقوس بلند که خواب را از چشمان زندگان بپراند، با
طلب پیروزی و نه گفتن به شکست در هر شرایطی مهمترین فاکتور برای تیم های موفق در طول یک لیگ فرسایشی و طولانی مثل لیگ دسته اول ایران، حفظ روحیه برتری طلبی در تمامی بازی هاست که سبب می شود در روزهای خوب و بد یک تیم، شانس کسب امتیاز و پیروزی کاملا به سمت آن تیم جذب شود. مس در بازی با آرمان گهر به خوبی می دانست که یک بازی دشوار در پیش دارد اما آنچه سبب شد که مسی های شهر کرمان از پس کسب امتیاز کامل این بازی برآیند، حفظ همان روحیه برتری طلبی و نه گفتن به از پا
با چند گل بیشتر هوای مس بهاری تر می شود در پایان هفته دهم حکم جدول لیگ یک بر این است که مس کرمان تیم بالانشین این جدول، یکی از شانس های مسلم صعود می باشد و میانگین کسب امتیاز 1.8 در بازی های قبلی نمی تواند آمار بدی برای این تیم محسوب شود. مس در 50 درصد از بازی های خود برنده بوده است و در تعداد گل خورده نیز به همراه بادران در پایان هفته دهم بهترین عملکرد دفاعی را در جدول داشته باشد. همه این موارد از نکات مثبت مس کرمان در جدول رده بندی بازی هاست که سبب شده
موسوم گذر از زمستان به میزان سردی که اهالی شهر کرمان در روزهای گذشته سرمای دی ماه شب های کویر را تجربه کردند، اتفاقات مس کرمان نیز در هفته گذشته سرد و آزار دهنده بود. از خبرهای دلسرد کننده ای که ابتدا از شرکت مس بلند شد و اتفاقات نه چندان امیدوار کننده در خود داشت تا انتشار برخی اخبار تلخ از باشگاه مس که حواشی بزرگ و کوچک خود را در پی داشت و در نهایت نتایجی که تیم های مس کرمان در چند روز اخیر ثبت کردند تا همه نگرانی و ابهام را در پی داشته باشد.
تمرکز خود را در دامنه از دست ندهید بازیکنان مس کرمان و اعضای این تیم بسیار حرفه ای تر از آن می باشند که هر اتفاقی بتواند تمرکز آن ها را برای ادامه مسابقات لیگ یک و راه دشواری که در پیش روی دارند برهم بزنند. به گزارش روابط عمومی باشگاه مس؛ اعضای تیم فوتبال مس کرمان به خوبی می دانند که حرکت در دامنه لیگ یک، درست مثل حرکت برای صعود به مرتفع تربن و سخت ترین قله هاست. و کوهنوردانی می توانند به قله این کوه سخت برسند که بیشترین تمرکز را برروی قدم های خود داشته
کارساز مثل همه نفرات مس کرمان این روزها چشم هواداران مس کرمان حسابی روشن است وقتی آن ها تیم خود را در بالاترین جای جدول می بینند و حسابی کیف می کنند و البته کاملا امیدوار در رابطه با آینده صحبت می کنند. آینده ای که باید توسط تیمی شایسته ساخته شود که به خوبی می داند اصلا نباید با سربه هوایی نور امیدی را که روشن کرده است با یک باد دلسرد کننده خاموش کند. در همه هفته های گذشته مس کرمان شایسته بودن تیم خود را با شایستگی های نفراتش ثابت کرد.
این بازی ها چشم را به صعود کوک می کند در لیگی که تنها دو تیم از میان 18 تیم آن بلیط بهشت دریافت می کنند و باقی تیم ها باید فقط حسرت سوار نشدن برروی این قطار را بخورند، دیگر هیچ منطقی نمی تواند قبول کند که همه بازی ها فقط سه امتیاز دارند. سازمان لیگ سال هاست که با عدم تغییر در شاکله برگزای لیگ یک و تعداد تیم های صعود کننده و در نظر نگرفتن مواردی مثل پلی آف، و اختصاص کمترین سهمیه صعود برای تیم های آن، سختی این لیگ را از حالت طبیعی خود خارج کرده است و لول
حقیقتی که حقیقی خیلی خوب آن را می داند یکی از عواملی که سبب می شود فوتبال از مشاغل سخت محسوب گردد که درآمد بالای خود را توجیه کند، همین فشار افکار عمومی و نکته گیری حداکثری برای آن است که سبب می شود یک فوتبالیست حرفه ای مجبور باشد با کمترین اشتباه کار خود را انجام دهد. طبیعی است که در همین شرایط، زمانی که یک فوتبالیست با اشتباه بزرگ خود زمینه ساز یک باخت می شود، باید این فشارها را تحمل کند و تا زمانی که با یک بازی درخشان آن را از دل مخاطبانش خارج نکرده
زمان جلای عیار مس در جدول رسید مس کرمان در پایان هفته هفتم از رقابت های لیگ یک این فصل حالا با 14 امتیاز در جمع تیم های صدرنشین جدول است. جایگاه این تیم و معدل امتیازی دو از هر بازی به خوبی نشان می دهد که مس از نظر کسب امتیازی کاملا به اهداف خود رسیده است و چه بسا اگر گل این تیم در بازی با خوشه طلایی هم قبول شده بود، این معدل امتیازی و جایگاه در جدول درخشان تر هم شده بود. بهرشکل مس حالا که خود را به عنوان یکی از تیم های بالانشین این فصل معرفی کرده است و
شائبه سیاه در ذهن کرمانی ها برنامه فوتبال یک این هفته آینه ای تمام رخ از اجحافی بود که علیه مس کرمان در رقابت های لیگ یک اتفاق می افتد زمانی که در این برنامه علاوه بر نمایش زمین فاجعه بار خوشه طلایی که محل بازی مس در ساوه بود، مشخص می شود دو اشتباه دیگر اثرگذار داوری نیز علیه مس کرمان در این رقابت ها رخ داده است. معمولا در فوتبال ایران عذرخواهی جایی ندارد و اتفاقات غیرمنتظره و خارج از عرف آنقدر زیاد هست که هیچکس مسئولیت آن را به گردن نگیرد اما زمین شهر
چالش آغاز راه تیم فوتبال مس کرمان هرچند سابقه بازی در رقابت های لیگ برتر را در پرونده خود داشت اما سال ها دوری از فضای رقابت های لیگ برتر سبب شده بود که در این فصل و پس از شکستن طلسم سال ها دوی خود از لیگ برتر، به نوعی یک تیم تازه وارد در این رقابت ها محسوب شود. بحث فضای ذهنی این تیم و به نوعی غریبگی مس کرمان تازه صعود کرده به لیگ برتر یکی از چالش های جدی در شروع کار این تیم در هفته های ابتدایی مسابقات محسوب می شد که برای تمامی تیم های تازه صعود کرده به
این مطلب یک دردمند و از درد می گوید جام جهانی که به آخرش رسید بیشتر فهمیدم چقدر این حال بد خوب نمی شودمثل گمشده در بیابان که تمام شب راه می رود و امید دارد که بالاخره با دیدن خورشید از گوشه کناری راه را پیدا کند ولی سر آن نداشت این شب که برآید آفتابیمثل لذتی که نبود در جام جهانی که برسد حتی به فینالیاین مطلب من دردمند استدردودلی از کلمات از یک دل دردمند.دردی که با سکوت خوب نمی شود و با کلام نیز هممرهم فقط مایی که کنار هم هستیممایی
باخت حذفی را در مسیر بقا لیگ برتر قرار دهید بازی مس کرمان در جام حذفی برابر استقلال ملاثانی در اهواز شباهتی به بازی های اخیر این تیم در لیگ برتر نداشت و این موضوع به علل مختلف برمی گشت. مس کرمان در این بازی به تعداد زیادی از نفرات اصلی خود استراحت داده بود و با ترکیبی در این بازی به میدان رفته بود که برخی بازیکنانش برای اولین بار پیراهن مس کرمان را بر تن کرده بودند و یا سابقه بازی کنار یکدیگر را خیلی کم در طول این فصل پیدا کرده بودند و از همین رو عدم
مس می داند که می تواند روزی که مس کرمان فضای لیگ یک به لیگ برتر را برای خود تغییر داد تا همه چیز برای این تیم عوض شود، می دانست که در این فصل سیاهی رفتن چشم و زمین خوردن نباید برای او خیلی موضوعی غریب باشد. مس در خیلی از بازی ها با همین سیاه رفتن های چشم زمین خود که ذات این تغییر فضا برایش بود و کار زمانی سخت تر شد که خیلی از دست های دور و نزدیک هم برابر چشمانش قرار می گرفتند تا قدرت دید را برای چشمان مس کمتر کنند.
تغییر جهت نگاه و فضا از گذشته به آینده تقریبا برای همه روشن است که علت اصلی ناکامی و سقوط مس کرمان در بازی های فصل قبل لیگ برتر، درگیری و خودزنی شدیدی بود که از ابتدای مسابقات و درست پس از صعود این تیم به لیگ برتر، میان ارکان اصلی مس کرمان شکل گرفت و تصمیم گیری ها برای این تیم را با چالش های بزرگ و در ادامه به یک گمراهی مرگبار کشاند. اتفاقی که کرمانی ها با آن بیگانه نیستند و در عمده هشت سالی هم که در لیگ یک برای بازگشت به لیگ برتر ناکام بودند شاید فقط در
همگرایی کامل برای استفاده از این تجربه حجم تغییرات مدیریتی در باشگاه مس کرمان به اندازه ای در همه سال های گذشته زیاد بوده است که متاسفانه این موضوع را تبدیل به یک امر عادی کرده است و اینکه با انجام تغییرات در راس این باشگاه دیگر کسی با حجم زیاد شگفت زده نمی شود، موضوعی نیست که برای این باشگاه امر پسندیده ای قلمداد شود. بهرشکل این باشگاه بازهم دچار تغییر و تحولات مدیریتی شد و امیری خراسانی که چهره ای کاملا شناخته شده برای ورزش استان و باشگاه مس کرمان می
و حالا تلاش برای نگه داشتن خورشید در آسمان نارنجی پیروزی برابر آریو در زمین این تیم و برابر جو سنگینی که هواداران این تیم در تهران ایجاد کرده بودند دقیقا همان اتفاقی بود که مس کرمان به آن نیاز داشت و با تلاش زیاد به آن دست یافت. پس از شب های طولانی که مس کرمان در هفته های اخیر به آن دچار شده بود، تنها یک نیرو می توانست خورشید را به آسمان این تیم برگرداند و آن انرژی ۳ امتیاز بود که این اتفاق رخ داد و حالا مس با نورانی شدن زمین خود، چشمانی بازتر برای برداشتن
قانون پخمکی و لغو یخمکی! شهر هرت یعنی شهری که خودش هم قانون خودش را قبول نداشته باشد. یعنی شهری که آدم های متضرر همان هایی هستند که قانون مداری می کنند و برنده ها کسانی هستند که از همان اول بی قانونی پیشه کرده اند.شهر هرت یعنی جایی که معنی قانون به طور کلی عوض می شود و قانون راهی می شود برای دور زدن قانون! یعنی چیزی فاجعه بارتر از وضع قانون بد و یا حتی بی قانونی! برای پیدا کردن شمایل همه این شهر هرت فقط کافی است قانون گذاری و قانون مداری در فدراسیون
اندازه شما به کوچکی جیب مردم است نه دل های آن ها شما می توانید در چارچوب زمین مسابقه ستاره باشید، بدرخشید، محبوب باشید و قهرمان شوید(که هیچوقت هم نمی شوید!).شما می توانید روی پرده نفره ای سینما درخشان باشید، با هنرمندی مخاطب را تحت تاثیر قرار دهید و قهرمان سناریو باشید و جایزه معتبر بین المللی ببرید(که دیگر نمی برید!).شما می توانید روی پیج اینستاگرام خود چندین هزار لایک بگیرید، از اکسپلور کلی ببننده داشته باشید، ثانیه هایی باعث شادی ملت شوید(که لوسی

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان روانشناسی و مدیریت novinrahro خیریه ها و شفاف سازی اطلاعات معرفی کالا فروشگاهی تی تی بول